معنی فرش شده
فرش شده
কার্পেটযুক্ত
تصویر فرش شده
دیکشنری فارسی به بنگالی
واژههای مرتبط با فرش شده
فرش شده
فرش شده
Carpeted
دیکشنری فارسی به انگلیسی
فرش شده
فرش شده
forrado
دیکشنری فارسی به پرتغالی
فرش شده
فرش شده
покрытый ковром
دیکشنری فارسی به روسی
فرش شده
فرش شده
mit Teppich bedeckt
دیکشنری فارسی به آلمانی
فرش شده
فرش شده
wykładzina
دیکشنری فارسی به لهستانی
فرش شده
فرش شده
покритий килимом
دیکشنری فارسی به اوکراینی
فرش شده
فرش شده
alfombrado
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
فرش شده
فرش شده
moquetté
دیکشنری فارسی به فرانسوی
فرش شده
فرش شده
tappezzato
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
فرش شده
فرش شده
met tapijt bedekt
دیکشنری فارسی به هلندی