معنی غرق شده
غرق شده
নিমগ্ন , প্লাবিত
تصویر غرق شده
دیکشنری فارسی به بنگالی
واژههای مرتبط با غرق شده
غرق شده
غرق شده
Absorbed, Flooded
دیکشنری فارسی به انگلیسی
غرق شده
غرق شده
поглощённый , затопленный
دیکشنری فارسی به روسی
غرق شده
غرق شده
vertieft, überflutet
دیکشنری فارسی به آلمانی
غرق شده
غرق شده
поглинутий , затоплений
دیکشنری فارسی به اوکراینی
غرق شده
غرق شده
pochłonięty, zalany
دیکشنری فارسی به لهستانی
غرق شده
غرق شده
absorto, inundado
دیکشنری فارسی به پرتغالی
غرق شده
غرق شده
absorto, inundado
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
غرق شده
غرق شده
absorbé, inondé
دیکشنری فارسی به فرانسوی
غرق شده
غرق شده
assorto, allagato
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
غرق شده
غرق شده
verdiept, overstroomd
دیکشنری فارسی به هلندی