جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با صرفه جو

صرفه جو

صرفه جو
صرفه جوینده، کسی که در خرج کردن پول یا مصرف کردن چیزی اندازه نگاه دارد، مقتصد
صرفه جو
فرهنگ فارسی عمید