جدول جو
جدول جو

معنی شادمانه

شادمانه
আনন্দিতভাবে , হাসিখুশিভাবে , আনন্দদায়কভাবে , আনন্দের সাথে , উচ্ছ্বাসে
تصویری از شادمانه
تصویر شادمانه
دیکشنری فارسی به بنگالی

واژه‌های مرتبط با شادمانه

شادمانه

شادمانه
شاد شادان خوشحال، از روی شادی باخوشحالی. جشنی که از روی شادی و نشاط گیرند
فرهنگ لغت هوشیار

شادمانه

شادمانه
شادمان، خوشحال، خوش وخرم، برای مِثال در این گیتی سراسر گر بگردی / خردمندی نیابی شادمانه (شهیدبلخی - شاعران بی دیوان - ۳۶)، بر آنچه داری در دست شادمانه مباش / وز آنچه از کف تو رفت از آن دریغ مخور (ناصرخسرو - ۲۶۸)، توام با شادی و خوشحالی، جشنی که از روی شادی و نشاط گیرند
شادمانه
فرهنگ فارسی عمید