معنی شبیه سازی کردن
شبیه سازی کردن
অনুকরণ করা
تصویر شبیه سازی کردن
دیکشنری فارسی به بنگالی
واژههای مرتبط با شبیه سازی کردن
شبیه سازی کردن
شبیه سازی کردن
Simulate
دیکشنری فارسی به انگلیسی
شبیه سازی کردن
شبیه سازی کردن
симулировать
دیکشنری فارسی به روسی
شبیه سازی کردن
شبیه سازی کردن
simulieren
دیکشنری فارسی به آلمانی
شبیه سازی کردن
شبیه سازی کردن
імітувати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
شبیه سازی کردن
شبیه سازی کردن
symulować
دیکشنری فارسی به لهستانی
شبیه سازی کردن
شبیه سازی کردن
模拟
دیکشنری فارسی به چینی
شبیه سازی کردن
شبیه سازی کردن
simular
دیکشنری فارسی به پرتغالی
شبیه سازی کردن
شبیه سازی کردن
simulare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
شبیه سازی کردن
شبیه سازی کردن
simular
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
شبیه سازی کردن
شبیه سازی کردن
simuler
دیکشنری فارسی به فرانسوی