معنی سنبه کردن
سنبه کردن
পিন করা
تصویر سنبه کردن
دیکشنری فارسی به بنگالی
واژههای مرتبط با سنبه کردن
سنبه کردن
سنبه کردن
Pin
دیکشنری فارسی به انگلیسی
سنبه کردن
سنبه کردن
прикреплять
دیکشنری فارسی به روسی
سنبه کردن
سنبه کردن
heften
دیکشنری فارسی به آلمانی
سنبه کردن
سنبه کردن
прикріпити
دیکشنری فارسی به اوکراینی
سنبه کردن
سنبه کردن
przypiąć
دیکشنری فارسی به لهستانی
سنبه کردن
سنبه کردن
固定
دیکشنری فارسی به چینی
سنبه کردن
سنبه کردن
prender
دیکشنری فارسی به پرتغالی
سنبه کردن
سنبه کردن
appuntare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
سنبه کردن
سنبه کردن
sujetar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
سنبه کردن
سنبه کردن
épingler
دیکشنری فارسی به فرانسوی