ترجمه رکود به بنگالی - دیکشنری فارسی به بنگالی
واژههای مرتبط با رکود
رکود
- رکود
- راست ایستادن ترازو، آرمیدن و بر جای بودن، آسودن، آرام شدن، ایستادن باد یا آب
فرهنگ لغت هوشیار
رکود
- رکود
- آرام گرفتن، ساکن شدن، برجای بودن، ایستادن مثل ایستادن آب یا باد، بازایستادن
فرهنگ فارسی عمید