معنی خونگرم
خونگرم
উত্তেজিত
تصویر خونگرم
دیکشنری فارسی به بنگالی
واژههای مرتبط با خونگرم
خونگرم
خونگرم
با عاطفه، با مهر، مهرورز، رئوف
فرهنگ لغت هوشیار
خونگرم
خونگرم
Hotblooded
دیکشنری فارسی به انگلیسی
خونگرم
خونگرم
горячий
دیکشنری فارسی به روسی
خونگرم
خونگرم
hitzig
دیکشنری فارسی به آلمانی
خونگرم
خونگرم
запальний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
خونگرم
خونگرم
porywczy
دیکشنری فارسی به لهستانی
خونگرم
خونگرم
血气方刚的
دیکشنری فارسی به چینی
خونگرم
خونگرم
sanguíneo
دیکشنری فارسی به پرتغالی
خونگرم
خونگرم
sanguigno
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
خونگرم
خونگرم
sanguíneo
دیکشنری فارسی به اسپانیایی