ترجمه خوب به بنگالی - دیکشنری فارسی به بنگالی
واژههای مرتبط با خوب
خوب
- خوب
- هنگام پذیرفتن سخن یا نظر مخاطب به کار می رود، کنایه از هنگام انتظار برای شنیدن دنبالۀ صحبت مخاطب به کار می رود
فرهنگ فارسی عمید
خوب
- خوب
- مقابلِ بد، نیکو، پسندیده، دارای ویژگی های مثبت و مورد پسند، مرغوب، دختر یا زن زیبا و خوشگل
فرهنگ فارسی عمید