معنی خشک کردن
خشک کردن
শুকানো
تصویر خشک کردن
دیکشنری فارسی به بنگالی
واژههای مرتبط با خشک کردن
خشک کردن
خشک کردن
بر طرف کردن نم و رطوت چیزی خشکاندن
فرهنگ لغت هوشیار
خشک کردن
خشک کردن
Dry
دیکشنری فارسی به انگلیسی
خشک کردن
خشک کردن
сушить
دیکشنری فارسی به روسی
خشک کردن
خشک کردن
trocknen
دیکشنری فارسی به آلمانی
خشک کردن
خشک کردن
сушити
دیکشنری فارسی به اوکراینی
خشک کردن
خشک کردن
suszyć
دیکشنری فارسی به لهستانی
خشک کردن
خشک کردن
干燥
دیکشنری فارسی به چینی
خشک کردن
خشک کردن
secar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
خشک کردن
خشک کردن
asciugare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
خشک کردن
خشک کردن
secar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی