معنی جابجا کردن
جابجا کردن
স্থানান্তরিত করা
تصویر جابجا کردن
دیکشنری فارسی به بنگالی
واژههای مرتبط با جابجا کردن
جابجا کردن
جابجا کردن
عوض کردن
فرهنگ واژه فارسی سره
جابجا کردن
جابجا کردن
Displace
دیکشنری فارسی به انگلیسی
جابجا کردن
جابجا کردن
перемещать
دیکشنری فارسی به روسی
جابجا کردن
جابجا کردن
verschieben
دیکشنری فارسی به آلمانی
جابجا کردن
جابجا کردن
переміщати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
جابجا کردن
جابجا کردن
przesuwać
دیکشنری فارسی به لهستانی
جابجا کردن
جابجا کردن
移动
دیکشنری فارسی به چینی
جابجا کردن
جابجا کردن
deslocar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
جابجا کردن
جابجا کردن
spostare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
جابجا کردن
جابجا کردن
desplazar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی