معنی ترویج کردن
ترویج کردن
প্রচার করা
تصویر ترویج کردن
دیکشنری فارسی به بنگالی
واژههای مرتبط با ترویج کردن
ترویج کردن
ترویج کردن
Promote
دیکشنری فارسی به انگلیسی
ترویج کردن
ترویج کردن
продвигать
دیکشنری فارسی به روسی
ترویج کردن
ترویج کردن
fördern
دیکشنری فارسی به آلمانی
ترویج کردن
ترویج کردن
просувати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
ترویج کردن
ترویج کردن
promować
دیکشنری فارسی به لهستانی
ترویج کردن
ترویج کردن
促进
دیکشنری فارسی به چینی
ترویج کردن
ترویج کردن
promover
دیکشنری فارسی به پرتغالی
ترویج کردن
ترویج کردن
promuovere
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
ترویج کردن
ترویج کردن
promover
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
ترویج کردن
ترویج کردن
promouvoir
دیکشنری فارسی به فرانسوی