معنی پا گذاشتن
پا گذاشتن
পা রাখা
تصویر پا گذاشتن
دیکشنری فارسی به بنگالی
واژههای مرتبط با پا گذاشتن
پا گذاشتن
پا گذاشتن
Tread
دیکشنری فارسی به انگلیسی
پا گذاشتن
پا گذاشتن
наступать
دیکشنری فارسی به روسی
پا گذاشتن
پا گذاشتن
treten
دیکشنری فارسی به آلمانی
پا گذاشتن
پا گذاشتن
наступати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
پا گذاشتن
پا گذاشتن
deptać
دیکشنری فارسی به لهستانی
پا گذاشتن
پا گذاشتن
踏
دیکشنری فارسی به چینی
پا گذاشتن
پا گذاشتن
pisar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
پا گذاشتن
پا گذاشتن
calpestare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
پا گذاشتن
پا گذاشتن
pisar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
پا گذاشتن
پا گذاشتن
fouler
دیکشنری فارسی به فرانسوی