ترجمه پهلو گرفتن به بنگالی - دیکشنری فارسی به بنگالی
واژههای مرتبط با پهلو گرفتن
پهلو گرفتن
- پهلو گرفتن
- پهلو گرفتن کشتی. بساحل پیوستن آن بکرانه آمدن آن: کشتی خاص خلیفه پو گرفت در کران اندر زمان پهلو گرفت. (دهخدا)
فرهنگ لغت هوشیار
پهلو گرفتن
- پهلو گرفتن
- کنار گرفتن
در ساحل ایستادن و لنگر انداختن کشتی
فرهنگ فارسی عمید