معنی بی ثمر
بی ثمر
মরুভূমি , ফলহীন , বৃথা
تصویر بی ثمر
دیکشنری فارسی به بنگالی
واژههای مرتبط با بی ثمر
بی ثمر
بی ثمر
Barren, Fruitless, Fruitlessly
دیکشنری فارسی به انگلیسی
بی ثمر
بی ثمر
бесплодный , бесплодно
دیکشنری فارسی به روسی
بی ثمر
بی ثمر
unfruchtbar, fruchtlos
دیکشنری فارسی به آلمانی
بی ثمر
بی ثمر
безплідний , безплідно
دیکشنری فارسی به اوکراینی
بی ثمر
بی ثمر
jałowy, bezpłodny, bezowocnie
دیکشنری فارسی به لهستانی
بی ثمر
بی ثمر
荒芜的 , 无果的 , 无果地
دیکشنری فارسی به چینی
بی ثمر
بی ثمر
estéril, infrutíferamente
دیکشنری فارسی به پرتغالی
بی ثمر
بی ثمر
sterile, infruttuosamente
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
بی ثمر
بی ثمر
estéril, infructuosamente
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
بی ثمر
بی ثمر
stérile, infructueusement
دیکشنری فارسی به فرانسوی