معنی بازشده
بازشده
উন্মুক্ত
تصویر بازشده
دیکشنری فارسی به بنگالی
واژههای مرتبط با بازشده
بازشده
بازشده
Unraveled
دیکشنری فارسی به انگلیسی
بازشده
بازشده
развёрнутый
دیکشنری فارسی به روسی
بازشده
بازشده
aufgeribbelt
دیکشنری فارسی به آلمانی
بازشده
بازشده
розплутаний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
بازشده
بازشده
rozwiązany
دیکشنری فارسی به لهستانی
بازشده
بازشده
解开的
دیکشنری فارسی به چینی
بازشده
بازشده
desfeito
دیکشنری فارسی به پرتغالی
بازشده
بازشده
svelato
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
بازشده
بازشده
deshecho
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
بازشده
بازشده
défait
دیکشنری فارسی به فرانسوی