جدول جو
جدول جو

معنی بازدارنده

بازدارنده
গ্রেফতারকারী , নিরুৎসাহিত , নিরুৎসাহিতভাবে , ভীতিজনক , প্রতিরোধক
تصویری از بازدارنده
تصویر بازدارنده
دیکشنری فارسی به بنگالی

واژه‌های مرتبط با بازدارنده

بازدارنده

بازدارنده
آنکه یا آنچه کسی را از امری باز می دارد، ناهی، وازِع، حابِس، زاجِر، مُعَوَّق، مَناع، رادِع
بازدارنده
فرهنگ فارسی عمید