معنی به طور نوسانی
به طور نوسانی
বিরতিভাবে
تصویر به طور نوسانی
دیکشنری فارسی به بنگالی
واژههای مرتبط با به طور نوسانی
به طور نوسانی
به طور نوسانی
Fitfully
دیکشنری فارسی به انگلیسی
به طور نوسانی
به طور نوسانی
прерывисто
دیکشنری فارسی به روسی
به طور نوسانی
به طور نوسانی
unregelmäßig
دیکشنری فارسی به آلمانی
به طور نوسانی
به طور نوسانی
уривчасто
دیکشنری فارسی به اوکراینی
به طور نوسانی
به طور نوسانی
przerywanie
دیکشنری فارسی به لهستانی
به طور نوسانی
به طور نوسانی
间歇地
دیکشنری فارسی به چینی
به طور نوسانی
به طور نوسانی
de maneira intermitente
دیکشنری فارسی به پرتغالی
به طور نوسانی
به طور نوسانی
in modo intermittente
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
به طور نوسانی
به طور نوسانی
de manera intermitente
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
به طور نوسانی
به طور نوسانی
de manière intermittente
دیکشنری فارسی به فرانسوی