معنی به طور مرکزی
به طور مرکزی
কেন্দ্রীয়ভাবে
تصویر به طور مرکزی
دیکشنری فارسی به بنگالی
واژههای مرتبط با به طور مرکزی
به طور مرکزی
به طور مرکزی
Centrally
دیکشنری فارسی به انگلیسی
به طور مرکزی
به طور مرکزی
центрально
دیکشنری فارسی به روسی
به طور مرکزی
به طور مرکزی
zentral
دیکشنری فارسی به آلمانی
به طور مرکزی
به طور مرکزی
центрально
دیکشنری فارسی به اوکراینی
به طور مرکزی
به طور مرکزی
centralnie
دیکشنری فارسی به لهستانی
به طور مرکزی
به طور مرکزی
中心地
دیکشنری فارسی به چینی
به طور مرکزی
به طور مرکزی
de maneira central
دیکشنری فارسی به پرتغالی
به طور مرکزی
به طور مرکزی
centralmente
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
به طور مرکزی
به طور مرکزی
de manera central
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
به طور مرکزی
به طور مرکزی
de manière centrale
دیکشنری فارسی به فرانسوی