معنی به طور سیستمی
به طور سیستمی
সিস্টেম্যাটিকভাবে
تصویر به طور سیستمی
دیکشنری فارسی به بنگالی
واژههای مرتبط با به طور سیستمی
به طور سیستمی
به طور سیستمی
Systematically
دیکشنری فارسی به انگلیسی
به طور سیستمی
به طور سیستمی
систематически
دیکشنری فارسی به روسی
به طور سیستمی
به طور سیستمی
systematisch
دیکشنری فارسی به آلمانی
به طور سیستمی
به طور سیستمی
систематично
دیکشنری فارسی به اوکراینی
به طور سیستمی
به طور سیستمی
systematycznie
دیکشنری فارسی به لهستانی
به طور سیستمی
به طور سیستمی
系统地
دیکشنری فارسی به چینی
به طور سیستمی
به طور سیستمی
de maneira sistemática
دیکشنری فارسی به پرتغالی
به طور سیستمی
به طور سیستمی
sistematicamente
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
به طور سیستمی
به طور سیستمی
de manera sistemática
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
به طور سیستمی
به طور سیستمی
de manière systématique
دیکشنری فارسی به فرانسوی