ترجمه به طور درخشان به بنگالی - دیکشنری فارسی به بنگالی
معنی به طور درخشان
- به طور درخشان
- উজ্জ্বলভাবে , ঝকমকে , ঝলমলে , প্রজ্বলিতভাবে , দীপ্তিময়ভাবে
تصویر به طور درخشان
دیکشنری فارسی به بنگالی
واژههای مرتبط با به طور درخشان
به طور درخشان
- به طور درخشان
- Brightly, Brilliantly, Glitteringly, Glowingly, Incandescently, Radiantly
دیکشنری فارسی به انگلیسی
به طور درخشان
- به طور درخشان
- brilhantemente, de maneira cintilante, de maneira brilhante, de maneira incandescente, radiante
دیکشنری فارسی به پرتغالی
به طور درخشان
- به طور درخشان
- brillantemente, in modo scintillante, in modo brillante, incandescentemente
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
به طور درخشان
- به طور درخشان
- brillantemente, de manera brillante, de manera incandescente, radiantemente
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
به طور درخشان
- به طور درخشان
- brillamment, de manière scintillante, de manière brillante, de manière incandescente, de manière éclatante
دیکشنری فارسی به فرانسوی
