معنی به طور خوکی
به طور خوکی
শূকর মতো
تصویر به طور خوکی
دیکشنری فارسی به بنگالی
واژههای مرتبط با به طور خوکی
به طور خوکی
به طور خوکی
Swinishly
دیکشنری فارسی به انگلیسی
به طور خوکی
به طور خوکی
свинячий
دیکشنری فارسی به روسی
به طور خوکی
به طور خوکی
schweinisch
دیکشنری فارسی به آلمانی
به طور خوکی
به طور خوکی
свинячий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
به طور خوکی
به طور خوکی
świński
دیکشنری فارسی به لهستانی
به طور خوکی
به طور خوکی
猪一样地
دیکشنری فارسی به چینی
به طور خوکی
به طور خوکی
de maneira porca
دیکشنری فارسی به پرتغالی
به طور خوکی
به طور خوکی
in modo suino
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
به طور خوکی
به طور خوکی
de manera pueril
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
به طور خوکی
به طور خوکی
de manière porcine
دیکشنری فارسی به فرانسوی