معنی به طور خسته کننده به طور خسته کننده বিষণ্নভাবে , বিরক্তিকরভাবে , ধীরেধীরে تصویر به طور خسته کننده دیکشنری فارسی به بنگالی
به طور خسته کننده به طور خسته کننده de forma sombria, de maneira entediante, de forma lenta e trabalhosa دیکشنری فارسی به پرتغالی
به طور خسته کننده به طور خسته کننده in modo tetro, in modo noioso, faticosamente دیکشنری فارسی به ایتالیایی
به طور خسته کننده به طور خسته کننده de manera sombría, de manera aburrida, laboriosamente دیکشنری فارسی به اسپانیایی
به طور خسته کننده به طور خسته کننده de manière sombre, de manière ennuyeuse, de manière laborieuse دیکشنری فارسی به فرانسوی