معنی به طور جبری
به طور جبری
বীজগণিতমূলকভাবে
تصویر به طور جبری
دیکشنری فارسی به بنگالی
واژههای مرتبط با به طور جبری
به طور جبری
به طور جبری
Algebraically
دیکشنری فارسی به انگلیسی
به طور جبری
به طور جبری
алгебраически
دیکشنری فارسی به روسی
به طور جبری
به طور جبری
algebraisch
دیکشنری فارسی به آلمانی
به طور جبری
به طور جبری
алгебраїчно
دیکشنری فارسی به اوکراینی
به طور جبری
به طور جبری
algebraicznie
دیکشنری فارسی به لهستانی
به طور جبری
به طور جبری
代数地
دیکشنری فارسی به چینی
به طور جبری
به طور جبری
de forma algébrica
دیکشنری فارسی به پرتغالی
به طور جبری
به طور جبری
in modo algebrico
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
به طور جبری
به طور جبری
algebraicamente
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
به طور جبری
به طور جبری
algébriquement
دیکشنری فارسی به فرانسوی