معنی به طور پیش رس
به طور پیش رس
অকালপক্কভাবে
تصویر به طور پیش رس
دیکشنری فارسی به بنگالی
واژههای مرتبط با به طور پیش رس
به طور پیش رس
به طور پیش رس
Precociously
دیکشنری فارسی به انگلیسی
به طور پیش رس
به طور پیش رس
преждевременно
دیکشنری فارسی به روسی
به طور پیش رس
به طور پیش رس
frühreif
دیکشنری فارسی به آلمانی
به طور پیش رس
به طور پیش رس
передчасно
دیکشنری فارسی به اوکراینی
به طور پیش رس
به طور پیش رس
przedwcześnie
دیکشنری فارسی به لهستانی
به طور پیش رس
به طور پیش رس
早熟地
دیکشنری فارسی به چینی
به طور پیش رس
به طور پیش رس
precocemente
دیکشنری فارسی به پرتغالی
به طور پیش رس
به طور پیش رس
precocemente
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
به طور پیش رس
به طور پیش رس
precozmente
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
به طور پیش رس
به طور پیش رس
précocement
دیکشنری فارسی به فرانسوی