معنی به طور بی روح
به طور بی روح
ম্লানভাবে , নিস্তেজভাবে
تصویر به طور بی روح
دیکشنری فارسی به بنگالی
واژههای مرتبط با به طور بی روح
به طور بی روح
به طور بی روح
Drably, Inanimately
دیکشنری فارسی به انگلیسی
به طور بی روح
به طور بی روح
тускло , безжизненно
دیکشنری فارسی به روسی
به طور بی روح
به طور بی روح
trüb, leblos
دیکشنری فارسی به آلمانی
به طور بی روح
به طور بی روح
похмуро , безжиттєво
دیکشنری فارسی به اوکراینی
به طور بی روح
به طور بی روح
przygnębiająco, bezżyciowo
دیکشنری فارسی به لهستانی
به طور بی روح
به طور بی روح
暗淡地 , 无生气地
دیکشنری فارسی به چینی
به طور بی روح
به طور بی روح
de maneira apagada, de maneira inanimada
دیکشنری فارسی به پرتغالی
به طور بی روح
به طور بی روح
in modo spento, inanimato
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
به طور بی روح
به طور بی روح
de manera apagada, de manera inanimada
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
به طور بی روح
به طور بی روح
de manière terne, de manière inanimée
دیکشنری فارسی به فرانسوی