معنی به طور بی حرکت
به طور بی حرکت
পলক না ফেলে
تصویر به طور بی حرکت
دیکشنری فارسی به بنگالی
واژههای مرتبط با به طور بی حرکت
به طور بی حرکت
به طور بی حرکت
Unblinkingly
دیکشنری فارسی به انگلیسی
به طور بی حرکت
به طور بی حرکت
невидимо моргая
دیکشنری فارسی به روسی
به طور بی حرکت
به طور بی حرکت
unblinzelnd
دیکشنری فارسی به آلمانی
به طور بی حرکت
به طور بی حرکت
без моргання
دیکشنری فارسی به اوکراینی
به طور بی حرکت
به طور بی حرکت
bez mrugnięcia
دیکشنری فارسی به لهستانی
به طور بی حرکت
به طور بی حرکت
目不转睛地
دیکشنری فارسی به چینی
به طور بی حرکت
به طور بی حرکت
de forma sem piscar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
به طور بی حرکت
به طور بی حرکت
senza battere le palpebre
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
به طور بی حرکت
به طور بی حرکت
de manera sin parpadear
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
به طور بی حرکت
به طور بی حرکت
de manière sans cligner
دیکشنری فارسی به فرانسوی