معنی به طور باقی مانده
به طور باقی مانده
অবশিষ্টভাবে
تصویر به طور باقی مانده
دیکشنری فارسی به بنگالی
واژههای مرتبط با به طور باقی مانده
به طور باقی مانده
به طور باقی مانده
Residually
دیکشنری فارسی به انگلیسی
به طور باقی مانده
به طور باقی مانده
остаточно
دیکشنری فارسی به روسی
به طور باقی مانده
به طور باقی مانده
restlich
دیکشنری فارسی به آلمانی
به طور باقی مانده
به طور باقی مانده
залишковий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
به طور باقی مانده
به طور باقی مانده
resztkowy
دیکشنری فارسی به لهستانی
به طور باقی مانده
به طور باقی مانده
残留地
دیکشنری فارسی به چینی
به طور باقی مانده
به طور باقی مانده
de forma residual
دیکشنری فارسی به پرتغالی
به طور باقی مانده
به طور باقی مانده
in modo residuo
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
به طور باقی مانده
به طور باقی مانده
de manera residual
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
به طور باقی مانده
به طور باقی مانده
de manière résiduelle
دیکشنری فارسی به فرانسوی