معنی به طور بازتابی
به طور بازتابی
প্রতিফলনমূলকভাবে
تصویر به طور بازتابی
دیکشنری فارسی به بنگالی
واژههای مرتبط با به طور بازتابی
به طور بازتابی
به طور بازتابی
Reflexively
دیکشنری فارسی به انگلیسی
به طور بازتابی
به طور بازتابی
рефлекторно
دیکشنری فارسی به روسی
به طور بازتابی
به طور بازتابی
reflexiv
دیکشنری فارسی به آلمانی
به طور بازتابی
به طور بازتابی
рефлексивно
دیکشنری فارسی به اوکراینی
به طور بازتابی
به طور بازتابی
refleksyjnie
دیکشنری فارسی به لهستانی
به طور بازتابی
به طور بازتابی
反射地
دیکشنری فارسی به چینی
به طور بازتابی
به طور بازتابی
reflexivamente
دیکشنری فارسی به پرتغالی
به طور بازتابی
به طور بازتابی
in modo riflessivo
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
به طور بازتابی
به طور بازتابی
reflexivamente
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
به طور بازتابی
به طور بازتابی
de manière réflexive
دیکشنری فارسی به فرانسوی