معنی به طور اول
به طور اول
প্রথমে
تصویر به طور اول
دیکشنری فارسی به بنگالی
واژههای مرتبط با به طور اول
به طور اول
به طور اول
Firstly
دیکشنری فارسی به انگلیسی
به طور اول
به طور اول
сначала
دیکشنری فارسی به روسی
به طور اول
به طور اول
zuerst
دیکشنری فارسی به آلمانی
به طور اول
به طور اول
по-перше
دیکشنری فارسی به اوکراینی
به طور اول
به طور اول
po pierwsze
دیکشنری فارسی به لهستانی
به طور اول
به طور اول
首先地
دیکشنری فارسی به چینی
به طور اول
به طور اول
de maneira primeira
دیکشنری فارسی به پرتغالی
به طور اول
به طور اول
in primo luogo
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
به طور اول
به طور اول
de manera primera
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
به طور اول
به طور اول
de manière première
دیکشنری فارسی به فرانسوی