معنی ازدحام کردن
ازدحام کردن
ভিড় জমানো
تصویر ازدحام کردن
دیکشنری فارسی به بنگالی
واژههای مرتبط با ازدحام کردن
ازدحام کردن
ازدحام کردن
انبوه شدن انبوهیدن توفیدن
فرهنگ لغت هوشیار
ازدحام کردن
ازدحام کردن
Crowd
دیکشنری فارسی به انگلیسی
ازدحام کردن
ازدحام کردن
толпиться
دیکشنری فارسی به روسی
ازدحام کردن
ازدحام کردن
sich drängen
دیکشنری فارسی به آلمانی
ازدحام کردن
ازدحام کردن
товпитися
دیکشنری فارسی به اوکراینی
ازدحام کردن
ازدحام کردن
tłoczyć się
دیکشنری فارسی به لهستانی
ازدحام کردن
ازدحام کردن
挤满
دیکشنری فارسی به چینی
ازدحام کردن
ازدحام کردن
aglomerar-se
دیکشنری فارسی به پرتغالی
ازدحام کردن
ازدحام کردن
accalcarsi
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
ازدحام کردن
ازدحام کردن
aglomerarse
دیکشنری فارسی به اسپانیایی