معنی اتوبوس سواری کردن
اتوبوس سواری کردن
বাসে চড়া
تصویر اتوبوس سواری کردن
دیکشنری فارسی به بنگالی
واژههای مرتبط با اتوبوس سواری کردن
اتوبوس سواری کردن
اتوبوس سواری کردن
Bus
دیکشنری فارسی به انگلیسی
اتوبوس سواری کردن
اتوبوس سواری کردن
поехать на автобусе
دیکشنری فارسی به روسی
اتوبوس سواری کردن
اتوبوس سواری کردن
mit dem Bus fahren
دیکشنری فارسی به آلمانی
اتوبوس سواری کردن
اتوبوس سواری کردن
поїхати автобусом
دیکشنری فارسی به اوکراینی
اتوبوس سواری کردن
اتوبوس سواری کردن
jechać autobusem
دیکشنری فارسی به لهستانی
اتوبوس سواری کردن
اتوبوس سواری کردن
乘公交车
دیکشنری فارسی به چینی
اتوبوس سواری کردن
اتوبوس سواری کردن
pegar o ônibus
دیکشنری فارسی به پرتغالی
اتوبوس سواری کردن
اتوبوس سواری کردن
prendere l'autobus
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
اتوبوس سواری کردن
اتوبوس سواری کردن
ir en autobús
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
اتوبوس سواری کردن
اتوبوس سواری کردن
prendre le bus
دیکشنری فارسی به فرانسوی