معنی انبار کردن
انبار کردن
اَنبار کَردَن
সঞ্চয় করা
সঞ্চয় করা
دیکشنری فارسی به بنگالی
⚡ جستجوی واژه " انبار کردن " در سایر فرهنگهای لغت و دائره المعارفهای جدول جو ...