معنی بی قرار بی قرار بی قَرار قلقٌ , بلا راحةٍ , غير مستقرٍّ قَلِقٌ , بِلا رَاحَةٍ , غَيرُ مُسْتَقِرٍّ دیکشنری فارسی به عربی