معنی بی اساس بی اساس بی اَساس بدون سببٍ , بدون أساسٍ , غير مؤسّسٍ بِدُونِ سَبَبٍ , بِدُونِ أَسَاسٍ , غَيْرُ مُؤَسَّسٍ دیکشنری فارسی به عربی