معنی zumbido
zumbido
وزوز کردن، وزوز
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
واژههای مرتبط با zumbido
zumbido
zumbido
وِزوِز کَردَن، وِزوِز گوش، وَزوَز
دیکشنری پرتغالی به فارسی
zumbir
zumbir
زَنبور زَدَن، زِمزِمِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
umido
umido
بُخارآلود، مَرطوب
دیکشنری ایتالیایی به فارسی