معنی turbio
turbio
کدر، ابری
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
واژههای مرتبط با turbio
turbato
turbato
آشُفتِه، مُشکِل
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
torbido
torbido
کِدِر، اَبری
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
tardio
tardio
دیرآمَد، دیر
دیکشنری پرتغالی به فارسی
dubbio
dubbio
شَک بَراَنگیز، شَک، مَشکوک
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
rubio
rubio
سُرخ و قِرمِز، بِلُوند
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
tibio
tibio
بی روح، گَرم، سَرد و گَرم
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
furbo
furbo
مَخفی، حیلِه گَری
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
turvo
turvo
کِدِر، اَبری
دیکشنری پرتغالی به فارسی
tukio
tukio
حادثِه مَندی، رویداد، وُقوع
دیکشنری سواحیلی به فارسی