معنی tocado
tocado
لمس شده، لمس کرد
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
واژههای مرتبط با tocado
tocado
tocado
لَمس شُدِه، لَمس کَرد
دیکشنری پرتغالی به فارسی
focado
focado
مُتِمَرکِز، مُتِمَرکِز شُدِه اَست
دیکشنری پرتغالی به فارسی
morado
morado
سیاه و آبی، بَنَفش
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
mojado
mojado
مَرطوب
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
alocado
alocado
بی فِکر، دیوانِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
rosado
rosado
صورَتی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
cocido
cocido
پُختِه، پُختِه شُدِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
dotado
dotado
بااِستِعداد
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
dorado
dorado
طَلایی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی