معنی surgir
- surgir
- پدید آمدن، ظهور کند، ظاهر شدن
واژههای مرتبط با surgir
surgir
- surgir
- پَدید آمَدَن، بِوُجود می آیَند، ظاهِر شُدَن
surgir
- surgir
- پَدید آمَدَن، ظُهور کُنَد، نَمایان شُدَن، ظاهِر شُدَن
urgir
- urgir
- فِشار آوَردَن، اِصرار
survie
- survie
- بازماندِگی، بَقا
servir
- servir
- خِدمَت کَردَن، خِدمَت کُنید
sortir
- sortir
- خارِج شُدَن، بیرون رَفتَن
purgar
- purgar
- پاکسازی کَردَن، پاکسازی
durcir
- durcir
- سَخت کَردَن، سِفت شُدَن
hurgar
- hurgar
- جُستُجو کَردَن، زیر و رو کَردَن