معنی sirviente
sirviente
خدمتکار
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
واژههای مرتبط با sirviente
ferviente
ferviente
مُشتاق، پُرشور
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
siguiente
siguiente
بَعدی، دُنبال کَردَن، پِیرُو، دُنبالِه دار
دیکشنری اسپانیایی به فارسی