معنی rojo
rojo
قرمز
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
واژههای مرتبط با rojo
roto
roto
خَرَاب، شِکَستِه، گُسَستِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
romo
romo
کُند، کِسِل کُنَندِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
cojo
cojo
شَل، لَنگ
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
roxo
roxo
بَنَفش
دیکشنری پرتغالی به فارسی
roho
roho
رُوحانیّت، روح، پُر اَز روح، روحی
دیکشنری سواحیلی به فارسی