معنی replicable
- replicable
- قابل بازتولید، قابل تکرار
واژههای مرتبط با replicable
réplicable
- réplicable
- قابِل بازتوُلید، قابِلِ تِکرَار
Replicable
- Replicable
- قابِل بازتوُلید، قابِلِ تِکرَار
replicabile
- replicabile
- قابِل بازتوُلید، قابِلِ تِکرَار
applicable
- applicable
- قابِلِ اِعمال، قابِلِ اِجرا
explicable
- explicable
- قابِلِ تَوضِیح
realizable
- realizable
- قابِلِ اَنجام، قابِلِ تَحَقُّق
explicable
- explicable
- قابِلِ تُوضِیح
Applicable
- Applicable
- قابِلِ اِعمال، قابِلِ اِجرا
aplicable
- aplicable
- قابِلِ اِعمال، قابِلِ اِجرا