معنی remendado
remendado
وصله خورده، وصله شده
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
واژههای مرتبط با remendado
remendado
remendado
وَصلِه خُوردِه، وَصلِه شُدِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
dementado
dementado
دیوانِه، زَوال عَقل
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
dementado
dementado
دیوانِه، زَوال عَقل
دیکشنری پرتغالی به فارسی
legendado
legendado
زیرنِویس دار، زیرنِویس شُدِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
remendar
remendar
وَصلِه زَدَن، پُچ
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
remendar
remendar
وَصلِه زَدَن، تَرمیم
دیکشنری پرتغالی به فارسی
rendado
rendado
توری مانَند، توری
دیکشنری پرتغالی به فارسی