معنی realizar
realizar
انجام دادن، انجام دهد، درک کردن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
واژههای مرتبط با realizar
realizar
realizar
اَنجام دادَن، اَنجام دَهَد، دَرک کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
penalizar
penalizar
مُجازات کَردَن، جَریمِه کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
deslizar
deslizar
سُر خُوردَن، اِسلاید
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
reclinar
reclinar
لَمس، تِکیِه دادَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
reavivar
reavivar
اِحیاء کَردَن، زِندِه کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
realizado
realizado
بَرآوُردِه شُدِه، اَنجام شُد
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
realinear
realinear
هَمراستا کَردَن، تَنظِیم مُجَدَّد
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
realidad
realidad
واقِعیَّت
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
analizar
analizar
تَحلیل کَردَن، تَجزِیَه و تَحلیل کُنید
دیکشنری اسپانیایی به فارسی