معنی puntuar
puntuar
امتیاز دادن، نرخ، نقطه گذاری کردن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
واژههای مرتبط با puntuar
puntual
puntual
بِه مُوقِع، وَقت شِناس
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
pontuar
pontuar
نُقطِه گُذاری کَردَن، نُمرِه، اِمتِیاز دادَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
puentear
puentear
پُل زَدَن، پُل
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
apuntar
apuntar
هَدَف قَرار دادَن، هَدَف، هَدَف گُذاری کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
pontual
pontual
بِه مُوقِع، نَپُرسیدِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
puntuale
puntuale
بِه مُوقِع، وَقت شِناس
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
pentear
pentear
شانِه کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
pintar
pintar
رَنگ کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
juntar
juntar
جَمع کَردَن، کِنارِ هَم گُذاشتَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی