معنی protruir
protruir
برجسته بودن، بیرون زده
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
واژههای مرتبط با protruir
protruir
protruir
بَرجَستِه بودَن، بیرون زَدِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
protruder
protruder
بَرجَستِه بودَن، بیرون زَدِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی