معنی programado
programado
برنامه ریزی شده
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
واژههای مرتبط با programado
programado
programado
بَرنامِه ریزی شُدِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
programador
programador
بَرنامِه نِویس
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
programador
programador
بَرنامِه نِویس
دیکشنری پرتغالی به فارسی
programmato
programmato
بَرنامِه ریزی شُدِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
programar
programar
بَرنامِه ریزی کَردَن، بَرنامِه، زَمان بَندی کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
programar
programar
بَرنامِه ریزی کَردَن، بَرنامِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
programa
programa
بَرنامِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
programa
programa
بَرنامِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی