معنی persistir
persistir
اصرار کردن، تداوم داشته باشد، درنگ کردن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
واژههای مرتبط با persistir
persistir
persistir
اِصرار کَردَن، تَدَاوُم داشتِه باشَد
دیکشنری پرتغالی به فارسی
persister
persister
اِصرار کَردَن، تَدَاوُم داشتِه باشَد
دیکشنری فرانسوی به فارسی
persistere
persistere
اِصرار کَردَن، تَدَاوُم داشتِه باشَد
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
permitir
permitir
اِجازِه دادَن، اِجازِه می دَهَد
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
resistir
resistir
مُقاوِمَت کَردَن، مُقاوِمَت کُن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
desistir
desistir
پَشیمان شُدَن، تَسلِیم شُدَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
permitir
permitir
اِجازِه دادَن، اِجازِه می دَهَد
دیکشنری پرتغالی به فارسی
resistir
resistir
مُقاوِمَت کَردَن، مُقاوِمَت کُن
دیکشنری پرتغالی به فارسی