معنی parcial
parcial
ناقص، جزئی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
واژههای مرتبط با parcial
parcial
parcial
ناقِص، جُزئی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
partial
partial
جانِبدار، جُزئی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
imparcial
imparcial
بی طَرَف
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
partiel
partiel
ناقِص، جُزئی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
parziale
parziale
ناقِص، جُزئی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
imparcial
imparcial
بی طَرَف
دیکشنری پرتغالی به فارسی
parcela
parcela
قِسط
دیکشنری پرتغالی به فارسی
parasal
parasal
مالی، پولی
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
Farcical
Farcical
خَندِه دار، مَسخَرِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی