معنی oficial
oficial
افسر، رسمی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
واژههای مرتبط با oficial
oficial
oficial
اَفسَر، رَسمی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
oficiar
oficiar
قِضاوَت کَردَن، قِضاوَت
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
oficiar
oficiar
قِضاوَت کَردَن، قِضاوَت
دیکشنری پرتغالی به فارسی
oficina
oficina
کارمَندی، دَفتَر
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
officiel
officiel
رَسمی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
inicial
inicial
اَوَّلی، اَوَّلیِّه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
inicial
inicial
اَوَّلی، اَوَّلیِّه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
Official
Official
رَسمی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
filial
filial
دُختَری، فَرزَندی
دیکشنری فرانسوی به فارسی